اَبوحَیّانِ توحیدی، علی بن محمد (ح ۳۱۰ـ ۴۱۴ق)
فیلسوف و ادیب ایرانی. در فلسفه شاگرد یحیی بن عدی، ابوسلیمان سجستانی و ابوعلی مسکویه، در فقه شاگرد ابوحامد مرورودی، ابوبکر قفال شاشی و ابوالفرج نهروانی، و در نحو و قرآن شاگرد ابوسعید سیرافی بوده است. ابوحیان به واسطۀ طبع نازک و زودرنج از سویی، و تندخویی از سوی دیگر، زندگی پر فراز و نشیبی داشته است، چنان که از دستگاه صاحب بن عباد به جهت کم التفاتی وی، رنجیده خاطر به بغداد رفت. ابوالوفای جوزجانی و زید بن رفاعه او را به ابن سعدان، معرفی کردند. پس از وزارت ابن سعدان، ندیم وی شد که حاصل مجالست های شبانۀ آ ن ها، کتاب الامتاع و المؤانسة است. پس از قتل ابن سعدان، گوشه گزید و سرانجام درپی فلج کاملی در شیراز درگذشت و در جوار ابن خفیف مدفون شد. از ابوحیان حدود بیست اثر گزارش شده است. از آثارش: المقابسات، الاشارات الالهیة، الهوامل و الشوامل، الرسالة البغدادیة، البصائر و الذخایر. تصوف ابوحیان و انتساب او به صوفیان، چندان روشن نیست. می دانیم که با جعفر خلدی و دیگر مشایخ زمان مصاحبت و مجالست داشته است. کتاب الاشارات الاهیۀ او نیز، که مجموعه ای از ۵۴ رسالۀ بزرگ و کوچک است و بخشی از آن امروزه مفقود است، گواهی دیگر بر تصوف اوست. تصوف ابوحیان، همچون تصوف محمد غزالی و نه احمد غزالی، تصوفی فلسفی اجتماعی است و کمتر لطایف ذوقی و علمی صوفیان را می توان در آراء و آثار او یافت.
فیلسوف و ادیب ایرانی. در فلسفه شاگرد یحیی بن عدی، ابوسلیمان سجستانی و ابوعلی مسکویه، در فقه شاگرد ابوحامد مرورودی، ابوبکر قفال شاشی و ابوالفرج نهروانی، و در نحو و قرآن شاگرد ابوسعید سیرافی بوده است. ابوحیان به واسطۀ طبع نازک و زودرنج از سویی، و تندخویی از سوی دیگر، زندگی پر فراز و نشیبی داشته است، چنان که از دستگاه صاحب بن عباد به جهت کم التفاتی وی، رنجیده خاطر به بغداد رفت. ابوالوفای جوزجانی و زید بن رفاعه او را به ابن سعدان، معرفی کردند. پس از وزارت ابن سعدان، ندیم وی شد که حاصل مجالست های شبانۀ آ ن ها، کتاب الامتاع و المؤانسة است. پس از قتل ابن سعدان، گوشه گزید و سرانجام درپی فلج کاملی در شیراز درگذشت و در جوار ابن خفیف مدفون شد. از ابوحیان حدود بیست اثر گزارش شده است. از آثارش: المقابسات، الاشارات الالهیة، الهوامل و الشوامل، الرسالة البغدادیة، البصائر و الذخایر. تصوف ابوحیان و انتساب او به صوفیان، چندان روشن نیست. می دانیم که با جعفر خلدی و دیگر مشایخ زمان مصاحبت و مجالست داشته است. کتاب الاشارات الاهیۀ او نیز، که مجموعه ای از ۵۴ رسالۀ بزرگ و کوچک است و بخشی از آن امروزه مفقود است، گواهی دیگر بر تصوف اوست. تصوف ابوحیان، همچون تصوف محمد غزالی و نه احمد غزالی، تصوفی فلسفی اجتماعی است و کمتر لطایف ذوقی و علمی صوفیان را می توان در آراء و آثار او یافت.