کلمه جو
صفحه اصلی

ابوالفضل علامی

دانشنامه عمومی

ابوالفضل بن مبارک (۱۴ ژانویه ۱۵۵۱–۱۲ اوت ۱۶۰۲) معروف به ابوالفضل عَلاّمی، ابوالفضل دکنی یا شیخ ابوالفضل ناگوری ادیب، تاریخ نگار و منشی اول و معتمد اکبر یکم، بزرگترین پادشاه گورکانی هند بود. او دومین پسر «شیخ مبارک ناگوری» (۹۱۱ - ۱۰۰۲ ق/ ۱۵۰۵ - ۱۵۹۳ م) و برادر کوچکتر فیضی ملک الشعرای دربار اکبر بود. ابوالفضل آموزش های اولیه را در مکتب پدر آموخت و این امر تا حد زیادی به شکل گیری بلند نظری و اندیشه های معتدل او مؤثر بود.
اکبرنامه که تاریخ نگاری سلطنت اکبر شاه است.
آیین اکبری که سومین بخش از اکبر نامه است.
انشاء ابوالفضل یا مکتوبات علامی که مجموعه نامه های اداری و رسمی است.
رقعات که نامه های شخصی به دوستان و معاصرینش است.
مجموع لغات
تفسیر آیة الکرسی
پیل پای یا داستانهای بید پایی یا نگار دانش (منتخب کتاب «عیار دانش»، دربر دارندهٔ داستان های کلیله و دمنه)
علامی بر تاریخ الفی نیز مقدمه ای نوشته است.
ابوالفضل نسل پنجم از «شیخ موسی» از بزرگان منطقه سند بود. پدر بزرگ او «شیخ خضر» در ناگور منطقه ای در راجستان هند مستقر شد و پدرش «شیخ مبارک» در همان جا متولد شد. در ابتدا شیخ مبارک در ناگور نزد «خواجه احرار» تحت تعلیم قرار گرفت سپس به احمدآباد رفت و نزد «شیخ ابوالفضل»، «شیخ عمر» و «شیخ یوسف» آموزش یافت. سرانجام شیخ مبارک در آگرا مستقر شد و در آنجا بزرگترین پسرش ابوالفیض، شاعر پرآوازه و پسر دومش ابوالفضل به دنیا آمدند.
بزرگترین دستاورد ادبی ماندگار ابوالفضل کتاب اکبرنامه است که تاریخ نگاری رسمی حکمرانی اکبر شاه می باشد که در سه جلد تحریر شده و جلد سوم آن به نام آیین اکبری شناخته می شود؛ و در میان بسیاری از آثار او نوعی ترجمه فارسی از انجیل به چشم می خورد. بسیاری از نویسندگان پس از او در تقلید شیوه او کوشیده اند.
علامی آثار خود را به زبان فارسی می نوشت و نثر او پُرآرایه است و در آنها عبارات و ترکیبات پارسی به زیبایی بکار رفته اند. وی به زبان های فارسی، عربی، و سانسکریت مسلط بود و در سرودن شعر به ویژه غزل و قصیده و مثنوی تبحر داشت.

دانشنامه آزاد فارسی

ابوالفضل عَلّامی (اکبرآباد ۹۵۸ـ گوالیار ۱۰۱۱ق)
تاریخ نگار، ادیب، مترجم، دولتمرد و شاعر ایرانی تبار هندی. در نوجوانی به فراگیری زبان عربی، علوم عقلی، فلسفۀ یونانی و عقاید صوفیه پرداخت. چون پدرش شیخ مبارک پیرو فرقۀ مهدویه بود، او و پسرانش را به تشیّع متهم کردند و در پیگرد گرفتند، اما سرانجام به دربار اکبر گورکانی راه یافتند. ابوالفضل با حمایت برادرش، فیضی، که شاعر بود، رایزن و دبیر اکبرشاه گورکانی شد (۹۸۲ق) و در مناظرات علمای مذاهب گوناگون که در بارگاه شاه برگزار می شد، شرکت می کرد. سپس به خواست اکبرشاه، رئیس دارالترجمۀ وی شد و لقب علّامی گرفت و به مناصبی چون هزاری (۹۹۳ق)، دوهزاری (۱۰۰۰ق)، دوهزار و پانصدی (۱۰۰۶ق)، حکومت دکن (۱۰۰۷ق)، چهارهزاری (۱۰۰۸ق) و منصب پنج هزاری (۱۰۱۰ق) دست یافت. ابوالفضل نویسنده ای چیره دست بود و سبکی ویژه، بدون تکلّفات منشیانه، داشت و خود را ملزم به استفاده از واژگان فارسی می کرد. از آثارش: اکبرنامه، به فارسی در تاریخ اکبر گورکانی که مهم ترین اثر مؤلف است (لکهنو، ۱۸۶۷)؛ آیین اکبری (کانپور، ۱۳۰۰ق)؛ انشای ابوالفضل/ مکاتبات علّامی (لکهنو، ۱۲۷۸ق)؛ عیار دانش (کانپور، ۱۸۷۹)؛ رقعات ابوالفضل (کانپور، ۱۸۶۷)؛ ترجمۀ انجیل به فارسی در ۹۸۶ق؛ مناجات منظوم که در ۹۹۳ق سروده شده است؛ کشکول ابوالفضل؛ ترجمۀ گیتا/ بهگوت گیتا از کتاب مهابهارات که به او منسوب است؛ تلخیص طوطی نامۀ ضیاء الدین نخشبی؛ تفسیر آیةالکرسی.


کلمات دیگر: