چفته کردن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( مصدر ) خم کردن خماندن .
لغت نامه دهخدا
چفته کردن. [ چ َ ت َ / ت ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خم کردن. خماندن. خمیده کردن. منحنی کردن قامت یا پشت و جز آنها :
ورهمی چفته کند قد مرا گو چفته کن
چفته باید چنگ تا بر چنگ ترک آواکند.
ورهمی چفته کند قد مرا گو چفته کن
چفته باید چنگ تا بر چنگ ترک آواکند.
منوچهری.
رجوع به چفته و چفته شدن شود.کلمات دیگر: