(wire) screen, wire gauze
تور سیمی
فارسی به انگلیسی
expanded metal, screen, wire netting
مترادف و متضاد
سپر، پرده، سرند، غربال، دیوار، خمار، پرده سینما، صفحه تلویزیون، تور سیمی، تخته حفاظ، پنجره توری دار
فرهنگ فارسی
تور
کلمات دیگر:
(wire) screen, wire gauze
expanded metal, screen, wire netting
تور