ترا، تورا، بتو
تو، ترا، تورا، شما، شماها، شمارا
تورا. (ازترکی ، اِ) سالار و پیشوا. (ناظم الاطباء).
تورا. (اِ) قسمی از پرده که درپشت آن بهادران تیراندازی می کنند. (ناظم الاطباء).
تورا. (هزوارش ، اِ) به لغت زند و پازند گاو را گویند که به عربی بقر خوانند. (برهان ) (آنندراج ). به لغت زند و پازند گاو نر و گاو ماده .(ناظم الاطباء). هزوارش ثورا یا ثوره ، پهلوی گاو . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).