کلمه جو
صفحه اصلی

نشستن از درد

پیشنهاد کاربران

نشستن از درد: آسودن از آن
دارو و دیده را بهم دربست
خسته از درد ساعتی بنشست
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 569 )


کلمات دیگر: