روزسان .
روز عرض
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
روز عرض. [ زِ ع َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز سان. رجوع به عرض و سان شود. || روز قیامت :
پس بود ظلمات بعض فوق بعض
نی خرد یار و نه دولت روزعرض.
پس بود ظلمات بعض فوق بعض
نی خرد یار و نه دولت روزعرض.
مولوی.
پیشنهاد کاربران
روز عرض: روز سان و رژه.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۹۳ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۹۳ ) .
کلمات دیگر: