کلمه جو
صفحه اصلی

نگاه داشته

لغت نامه دهخدا

نگاه داشته. [ ن ِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) مصون. ( منتهی الارب ). محفوظ. در امان :
ثبات عمر تو باد و دوام عافیتت
نگاه داشته از نائبات لیل و نهار.
سعدی.
رجوع به معانی نگاه داشتن شود.

پیشنهاد کاربران

نگاه داشته ام : نگه داشته ام _ محفوظ کردم



محروس. . . .


کلمات دیگر: