کلمه جو
صفحه اصلی

بهتان زدن به

فارسی به انگلیسی

to calumniate, to accuse falsely

مترادف و متضاد

traduce (فعل)
بد نام کردن، افترا زدن به، لکه دار کردن، بهتان زدن به، رسوا کردن

calumniate (فعل)
بد نام کردن، لکه دار کردن، افترا زدن، بهتان زدن به

پیشنهاد کاربران

آب بزشت ( بزشتی ) در جوی کسی راندن ؛ او را بدنام و متهم کردن :
یکی چاره سازم که بدگوی من
نراند بزشت آب در جوی من.
فردوسی.

اتهام بستن به


کلمات دیگر: