صفحه اصلی
کارچاق کنی
بستن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
فارسی به انگلیسی
job
مترادف و متضاد
jobbery
(اسم)
سوء استفاده، سودجویی، کارچاق کنی
فرهنگ فارسی
دلالی، عمل و شغل کار چاق کن دلالی .
فرهنگ معین
(کُ ) [ فا - تر. ] (حامص . ) دلالی .
لغت نامه دهخدا
کارچاق کنی. [ ک ُ ] ( حامص مرکب ) دلالی.
کلمات دیگر: