کلمه جو
صفحه اصلی

کاریز


مترادف کاریز : آب رو، قنات، کهریز

فارسی به انگلیسی

drain, sewer


subterranean canal


drain, sewer, aqueduct

aqueduct


فارسی به عربی

قناة , مجری

مترادف و متضاد

flume (اسم)
قنات، مجرا، کاریز، ناودان، دره تنگ، جوی اسیاب

canal (اسم)
مجرا، اب رو، کاریز، ترعه، ابراه، زه اب، مجرای فاضلاب

gully (اسم)
مجرا، ابکند، کاریز، زه کشی، ساطور، اب گذر، دره کوچک، راه آب، کارد

drainpipe (اسم)
چرک کش، کاریز، زه کشی، اب گذر

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان پشتکوه بخش نیر شهرستان یزد در ۲۹ کیلومتری جنوب غربی نیر متصل براه ابرقو به نیر جلگه ۶۷۴ تن سکنه آب از قنات محصول غلات پنبه توت چغندر و انگور شغل زراعت و کرباس بافی .
کهریز:مجرای آب روان درزیرزمین، قنات
( اسم ) ۱ - مجرای آب در زیر زمین قنات : [ کسانی که شهرها و دیه ها و بناها و کاریزهاساختند ... بگذاشتند و برفتند ] . ( بیهقی ) ۲ - بر گریز بر گریزان ( قس . کهریز ) : [ خونریز شاخدار خوش آمد بروز عید در موسمی که باشد کاریز شاخسار ] . ( سوزنی )
دهی از دهستان اشیان بخش فلاورجان اصفهان

فرهنگ معین

(اِ. ) قنات .

لغت نامه دهخدا

کاریز. ( اِ ) آب باشد که در زیر زمین از چاه بچاه برند. ( لغت فرس اسدی چ مرحوم اقبال ).آبی باشد که در زمین به جایی برون برند و به تازی قنات خوانند. ( لغت فرس اسدی چ پل هرن ). ( اوبهی ). آب روان باشد زیر زمین که بجایها برند. ( صحاح الفرس ). جوی آبی را گویند که در زیر زمین بکنند تا آب از آن روان شود. ( برهان ). راه آب روان بزیر زمین که به عربی قنات گویند در اصل کاه ریز بود که برای امتحان جریان آب کاه میریخته اند تا معلوم شود. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). قنات. ( دهار ) ( منتهی الارب ). رجوع به قنات شود. خالی. خاک. قطابه. سَرَب. سَرِب. آن نقبی است که در زیر زمین کنند و از چاهی به چاهی آب برند تا آنجا که آب به روی زمین جاری گردد : چون هفت سال سپری شد خدای تعالی باران فرستاد و چشمه ها و کاریزها آب گرفت و از زمین نبات برست. ( ترجمه طبری بلعمی ).
سزد که دو رخ کاریز آب دیده کنی
که ریزریز بخواهدت ریختن کاریز.
کسائی.
و رجوع به احوال و اشعار رودکی ص 1210 شود. و او را [ شهر خواش را ] آبهای روان است و کاریزها. ( حدود العالم ). و آبشان [ آب مردم سیرگان ] از کاریز است. ( حدود العالم ). و آب شهر طبسین از کاریز است. ( حدود العالم ).
کارزاری کاندر او شمشیر تو جنبنده گشت
سر بسر کاریز خون گشت آن مصاف کارزار.
فرخی.
کسانی که شهرها و دیهها و بناها و کاریزها ساختند... بگذاشتند و برفتند.( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 339 ). کاریز مشهد که خشک شده بود باز روان کرده. ( تاریخ بیهقی ، ایضاً ص 549 ). امیر شهاب الدوله از دامغان برداشت و به دهی رسید در یک فرسنگی دامغان که کاریزی بزرگ داشت. ( تاریخ بیهقی ). و آب آن ( ابر قویه ) هم آب روان باشد و هم آب کاریز. ( فارسنامه ابن البلخی ص 124 ). ابتداء حد کوره اصطخراست و آب آن همه از کاریزها باشد و هواء آن معتدل است. ( ایضاً فارسنامه ص 122 ).
به کارزار به کاریز خون گشادن خصم
بنفشه سمن آمیغ لاله کار تو باد.
سوزنی.
بختی است مر این طائفه را کز گل ایشان
گر کوزه کنی آب شود خشک به کاریز.
سوزنی.
چشمه صلب پدر چون شد بکاریز رحم
زان مبارک چشمه زاد این گوهرین دریای من.
خاقانی.
کاریز برده کوثر در حوضهای ماهی
پیوند کرده طوبی با شاخهای عرعر.
خاقانی.

کاریز. (اِ) آب باشد که در زیر زمین از چاه بچاه برند. (لغت فرس اسدی چ مرحوم اقبال ).آبی باشد که در زمین به جایی برون برند و به تازی قنات خوانند. (لغت فرس اسدی چ پل هرن ). (اوبهی ). آب روان باشد زیر زمین که بجایها برند. (صحاح الفرس ). جوی آبی را گویند که در زیر زمین بکنند تا آب از آن روان شود. (برهان ). راه آب روان بزیر زمین که به عربی قنات گویند در اصل کاه ریز بود که برای امتحان جریان آب کاه میریخته اند تا معلوم شود. (انجمن آرا) (آنندراج ). قنات . (دهار) (منتهی الارب ). رجوع به قنات شود. خالی . خاک . قطابه . سَرَب . سَرِب . آن نقبی است که در زیر زمین کنند و از چاهی به چاهی آب برند تا آنجا که آب به روی زمین جاری گردد : چون هفت سال سپری شد خدای تعالی باران فرستاد و چشمه ها و کاریزها آب گرفت و از زمین نبات برست . (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).
سزد که دو رخ کاریز آب دیده کنی
که ریزریز بخواهدت ریختن کاریز.

کسائی .


و رجوع به احوال و اشعار رودکی ص 1210 شود. و او را [ شهر خواش را ] آبهای روان است و کاریزها. (حدود العالم ). و آبشان [ آب مردم سیرگان ] از کاریز است . (حدود العالم ). و آب شهر طبسین از کاریز است . (حدود العالم ).
کارزاری کاندر او شمشیر تو جنبنده گشت
سر بسر کاریز خون گشت آن مصاف کارزار.

فرخی .


کسانی که شهرها و دیهها و بناها و کاریزها ساختند... بگذاشتند و برفتند.(تاریخ بیهقی چ ادیب ص 339). کاریز مشهد که خشک شده بود باز روان کرده . (تاریخ بیهقی ، ایضاً ص 549). امیر شهاب الدوله از دامغان برداشت و به دهی رسید در یک فرسنگی دامغان که کاریزی بزرگ داشت . (تاریخ بیهقی ). و آب آن (ابر قویه ) هم آب روان باشد و هم آب کاریز. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 124). ابتداء حد کوره اصطخراست و آب آن همه از کاریزها باشد و هواء آن معتدل است . (ایضاً فارسنامه ص 122).
به کارزار به کاریز خون گشادن خصم
بنفشه ٔ سمن آمیغ لاله کار تو باد.

سوزنی .


بختی است مر این طائفه را کز گل ایشان
گر کوزه کنی آب شود خشک به کاریز.

سوزنی .


چشمه ٔ صلب پدر چون شد بکاریز رحم
زان مبارک چشمه زاد این گوهرین دریای من .

خاقانی .


کاریز برده کوثر در حوضهای ماهی
پیوند کرده طوبی با شاخهای عرعر.

خاقانی .


شهره کاریزیست پر آب حیات
آب کش تا بردمد از تو نبات .

مولوی .


حبذا کاریزاصل چیزها
فارغت آرد از آن کاریزها.

مولوی .


کاریز درون جان تو می باید
کز عاریه ها تو را دری نگشاید.

(از عناوین مثنوی ).


هان بیاور سیخهای تیز را
امتحان کن حفره و کاریز را.

(مثنوی ).


|| خزان . برگریزان :
خونریز شاخدار خوش آمد بروز عید
در موسمی که باشد کاریز شاخسار
از شاخسار باد نگونسار دشمنت
خونریز او فریضه چو خونریز شاخدار.

سوزنی .


و بسالی دو هزار کاریز خواجگان شیعی و سادات علوی در بسیط عالم بیشترآورند که همه منفعت مسلمانان باشد. (کتاب النقض ص 473).

کاریز. (اِخ ) دهی از دهستان اشیان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، واقع در 25هزارگزی جنوب باختر فلاورجان و 6هزارگزی شمال تنگ سدگان . جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 197 تن است . آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آن غلات و پنبه و تریاک و شغل اهالی زراعت است . صنایع دستی زنان آن کرباس بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


کاریز. (اِخ ) دهی از دهستان پشتکوه بخش نیر شهرستان یزد، واقع در 29هزارگزی جنوب باختر نیر. متصل به راه ابرقو به نیر. جلگه و مالاریائی و سکنه ٔ آن 674 تن است . آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آن غلات و پنبه و تریاک و توت و چغندر و انگور است . شغل اهالی زراعت است و صنایع دستی زنان کرباس بافی است . راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


کاریز. (اِخ ) دهی از دهستان جرگلان بخش مانه ٔ شهرستان بجنورد، واقع در 83هزارگزی شمال باختری مانه و 4هزارگزی شمال شوسه ٔ عمومی بجنورد به حصارچه است .کوهستانی و سردسیر و دارای 128 تن سکنه است . قنات دارد. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاریز. (اِخ ) دهی از دهستان خار و طوران بخش بیارجمند شهرستان شاهرود، واقع در 110هزارگزی جنوب خاوری بیار و 90هزارگزی جنوب شوسه ٔ شاهرود به سبزوار. دشت شنزار، معتدل خشک است و 155 تن سکنه دارد. قنات کم آب دارد. مختصر غلات و پنبه وتنباکو و بادام و پسته دارد و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


کاریز. (اِخ ) دهی از دهستان باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد، واقع در ده هزارگزی شمال خاوری طیبات ، سر راه شوسه ٔ عمومی تربت جام به طیبات است . جلگه و معتدل و دارای 1776تن سکنه است . آب آن از قنات تأمین می شود. غلات آن زیره و پنبه و تریاک و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است . راه اتومبیل رو دارد. دارای 20 باب دکان و دبستان است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فرهنگ عمید

مجرای آب روان در زیر زمین، قنات.

دانشنامه عمومی

کاریز به یکی از موارد زیر اشاره دارد:
قنات، راهی که در زیر زمین کنده شود تا آب زیر زمین به سطح زمین هدایت شود
کاریز (جزیره کیش)؛ قناتی در جزیره کیش که یکی از مناطق گردشگری و تاریخی این جزیره می باشد
کاریز (تایباد)، شهری شهرستان تایباد استان خراسان رضوی
کاریز (مانه و سملقان)، روستایی در مانه و سملقان استان خراسان شمالی

دانشنامه آزاد فارسی


جدول کلمات

قنات

پیشنهاد کاربران

نام یک روستا در لنجان اصفهان. کاهریز، کاریز،
بعضی از نام های خانوادگیاش:فرهمند، قمی، رنجبر، اسماعیلی.

کاریز در زبان یونانی به معنی متانت، جذابیت، برکت، و موهبت است و در بسیاری از کشور های دنیا اسم کاریز به عنوان اسم دختر از جذابیت زیادی برخوردار است.

فن و شیوه حفر قنات بوسیله مسلمنان به اروپا برده شد. از نخستین مناطقی که در اروپا با آب کاریز آبیاری شد منطقه کتالونیا، و بویژه مادرید بود ( 8 ص 177 ) ، و گویا اولین کاریزها دراسپانیا بوسیله امویان حفر شده باشد. اولیور اسین که در مورد تاریخ مادرید تحقیقات بسیرا کرده می گوید « در حقیقت، بسیار محمتمل است که کلمه عبری «مادرید» پایتخحت کنونی اسپانیا، لاتیشده واژه عربی «مجرا» باشد که دقیقاص به جویهای زیر زمینی آب که دراطراف مادرید بسیراند اطلاق می شوند ( 2 ص 365 ) .
جزایر قناتری و تناریف که در اقیانوس اطلس و فاصله ی کم ز ساحل شمال غربی افریقا دارند، شیوه حفر قنات همراه دیگر پدیده های فرهنگ اسلامی گسترش یافته است.
پس از آنکه قاره امریکا کشف شد، اسپانیبایی تکنیک کاریز کنی را با خود به امریکا بردند. ج. سیمون که سالها پیش ( 1907 ) از قناتهای کی منطقه در شیلی نام برده آنرا متعلق به دوران پیش از کشف امریکا می داند ( 14 ص 392 –387 ) . اما بعلت کمبود شواهد نمیتوان نظر قطعی در این مور مسائل نواحی خشک دارد همطزمان با بسیاری محققان دیگر آنرا از زمان اسپانیایی ها و یادگار فرهنگ سلامی رد اسپانیا می دانند ( 6 ص 91 ) .
منطقه پیکا رد سمال شیلی در نزدیکی اقیانوس کبیر به داشتن کاریز که در این منطقه ( گالریا ) خاونده می شود هرت دارد. عیسی بومن کهدر مورد صحرای «آتاکاما» در شیلی تحقیق کرده، ویژگی های این کاریزها را ذکر کرده است. او طول متوسط قنات ها پیکا را 5ر1 کیلومتر می داند، که طولانی ترین آنها 2350 متر و کوتاه ترین 100 متر است. از مجموع 15 رشته قنات پیکا 37 لیتر در ثانیه است ( 3 ص 20و21 ) .

در مکزیک یک قنات در دره های مرکزی و نیز جنوب شرقی این کشور، در مناطق ک کانیون هاستکا، تکامن چالو، تهواکان وجود دارد، که نخستین بار ترول درسال 1954 از آن خبر داد ( 16 ) . و بعدها در حدود 1972 موضوع رساله دکترای« آن کیرکبی»جغرافیدانان کاندایی بود. که بخش کوچکی از آنرا چاپ کرده است ( 11 ص 210 ) .
هارولد در جن، که از کاریزهای پرو نام می برد، آنها را یادگار تمدن «نزکا» و مربوط به پیش از کشف امریکا می داند ( 7 ص 354 ) . جرج کربسی استاد جغرافی دانشگاه سیراکیوز امریکا که از وجد کاریز در کالیفرنیا جنوبی یاد کرده همه آنها را از یادگارهای اسپانمیایی می دان ( 5 ص 44 ) .
از نکات قابل اهمیت اینکه « ری لینسلی»و « ژوروف فرانسین» درز کتاب مهندسی منابع آب» آنچه از قنات های ایران یاد می کنند می نویسد: « مشابه این چاهها ( قناتهای ایران ) در جزیره هاوایی نیز وجود دارند، که آب شیرین را که در طبقات بالای لایه های نمکی قرار دارد، مهیا می سازند» ( 13 ص 104 ) .
منطقه گسترش کاریز در ترکستان چین
قنات های اروپا:
مهمترین مرکز شناخته شده قناتهای اروپا در منطقه ای بین آلمان غربی و چکوسلواکی و در مرز جنوبی آلمان شرقی ایت در منطقه باوریا و بوهم. تا کنون 14 رشته قنات در اطراف شهر «سلب Selb » در آلمان غربی و 11 رشته درشهر «Asch» در چکواسلواکی شناخته شده اند.
ه از 6 تا 800 متر طول دارد. معلوم است که 10 رشته از مجموع این 25 رشته قنات بین سالهای 1700 تا 1927 حفر شده اند و حفر 15 رشته دیگر که قدیمی ترند معلوم نیست.
« هلموت کلوبرت» که در مورد قنات های این منطقه به دقت تحقیق آغاز حفر قنات را منسوب به بعد از جنگهای صلیبی و اصل آنرا از ایران یم داند ( 12 ) .
عضی نوشته ها از وجود کاریز در ایتالیا نیز خبر می دهد ( 5 ص 44 ) اما هیچ اطلاع بیشتری درباره آنها در دست نیست . همچنین پروفسور کریستیان برژمبژه استاد مردم شناسی و صاحبنظر در مورد مردم شناسی ایران نگارنده را از وجود چند رشته قنات درنواحی فرانسه آگاه کرد، که در این مورد نیز خبری دیگری در دست نیست.
کاریز در چین
دراینکه ایران و چین قرن ها ارتباط نزدیک تجارتی ئ فرهنگی داشته اند سک نیتس، که جاده ابریشم تنها نودار مشهودی از آن است. ترکستان چین و بویژه منطقه تورفان نیز به داشتن کاریزهای بسیار ( به همین نام Karez ) نامور است. « گرم گرشسیمالو» ( 1889 م ) جهانگرد روسی از نخستین نویسندگان است که درروزگار اخیر از کاریزهای ترکستان چین خبر می دهدو «السورتن هانتیگتون» امریکایی که بین سالهای 1901 تا 1906 به این منطقه آمده می گوید:
« جمعیت جلگه تورفان حدود 9500 خانوار است ( 50000 نفر ) که زندگی 5400 خانوار بر استفاده ازآبهای سطحی و زندگی 4100 خانوار بر استفاده از آب کریز استوار است» ( 10 ص 311 ) هانتیگوتون ضمن اینکه از چندین کاریز خراب شده یاد کرده، می گوید که فن کاریز کنی درحدود سال 1780 میلادی از یارن یا از سرزمنی اطراف خزر بله ترکستان آورده شده است.
او اطلاعاتی که آوره از بیگ لوک چون و نیز از فلای کوک چون گرفته است همچنین او می گوید که دررسالهای سفرش به ترکستان تنها 15 رشته کاریز در « اسا» حفر شده است ( 10 ص 311 ) . « چانگ – چی - یی» استاد چینی الاصل دیگر جان هاپکینز، ضمن بررسی ممناسبات ارضی درایلات «شین کیانگ» ( که ترکستان چین بخشی از این ایالت است ) می گوید: « تنظیم توزیع آب ر میان ایقورها بوسیله خود مرد انجام می ود و « میرآب» ( Mirab ) کسی که توزیع و تقسیم آب را اداره می کند و بوسیله مردم روستا انتخاب می شود ( 4 ص 67 ) .

طرح یک قنات نمونه در دره «تهواکان» مکزیک

اورل اشتاین باستانشناس نامور انگلیس که به اکثر مناطق باستانی آسیا سفر کرده، به هنگام نقشه برداری از مناطق مختلف - منجمله ترکستان چین - کاریزهای این منطقه را نیز روی نقشه ها رسم کرده است. او درباره گسترش حفر قنات در چین مینویسد: « عموما اعتقاد بر این است که حفر کاریز در این منطقه در حدود یا کمی پیش از یک قرن پیش ( در 1910 نوشته ) آغاز شده باشد، ولی بهرحالت کاریز از ایرن به این منطقه معرفی شده است». ( 15 ص 356 ) .
اما نگارنده را اعتقاد بر این است که معرفی کاریز به چین باید در زمان اشکانیان یا بوسیله مسلمانان در زمکان گسترش اسلام در چین گرفته ب . . .

اسم کاریز برای دختر بسیار زیبا است و به معنی مظهر پاکی است

کاریز در زبان کردی به معنی چشمه و ابشار است و در کردستان اسم کاریز برای دختران رایج است و اسم کاریز مفهوم و نماد پاکی و حیات است

آب رو، قنات، کهریز

پیشنهادچشمە چشمە سار


کلمات دیگر: