کلمه جو
صفحه اصلی

قابل علا ج و درمان

فارسی به عربی

عملی

مترادف و متضاد

operable (صفت)
دایر، قابل علاج و درمان، عمل کردنی، عمل پذیر


کلمات دیگر: