برابر پارسی : کالب سازی
قالب زدن
برابر پارسی : کالب سازی
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
( قالب زدن (بزو ) ) عروة
مترادف و متضاد
تیر، اویزه، کودن، ادم کله خر، گوش پوش، پس زدن دهنه اسب، گوشک، دیرک، قالب زدن، هر عضو جلو امده چیزی
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - در قالب آوردن چیزی را ۲ - دروغ گفتن جعل کردن .
لغت نامه دهخدا
قالب زدن. [ ل َ/ ل ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) در قالب آوردن :
حکیمی که جام لبالب زده
رسیده به اسرار و قالب زده.
حکیمی که جام لبالب زده
رسیده به اسرار و قالب زده.
ملاطغرا ( از آنندراج ).
|| دروغ گفتن. جعل کردن.کلمات دیگر: