کلمه جو
صفحه اصلی

فای

فارسی به انگلیسی

phi


مترادف و متضاد

modest (صفت)
ساده، فروتن، فای، افتاده، معتدل، نسبتا کم، متواضع، باحیا

bashful (صفت)
فروتن، خاضع، خجول، کمرو، محجوب، خجالتی، خجالت کش، ترسو، فای

فرهنگ فارسی

هروه دانشمند نجومی فرانسوی ( و. ۱۸۱۴ - ف. ۱۹٠۲ م . ) . فای نظریه ای در تفسیر حدوث گردباد پدید آورد و دانشمندان را بر آن داشت که در عقیده پس راجع به تکوین جهان مجددا بحث کنند .
شکافتن سر به زخم شمشیر

لغت نامه دهخدا

فای. ( اِخ ) دهی از دهستان شاخه وبند ( بلوک باوی )بخش مرکزی شهرستان اهواز که در 62 هزارگزی خاور اهواز و 17 هزارگزی جنوب راه فرعی رامهرمز به اهواز واقع است. دشتی گرمسیر، مالاریایی و دارای 105 تن سکنه است. آب آن از چاه تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، وشغل اهالی زراعت و گله داری است. ساکنان از طایفه سادات غرابی هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فأی. [ ف َءْی ْ ] ( ع مص ) شکافتن سر به زخم شمشیر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فای . (اِخ ) دهی از دهستان شاخه وبند (بلوک باوی )بخش مرکزی شهرستان اهواز که در 62 هزارگزی خاور اهواز و 17 هزارگزی جنوب راه فرعی رامهرمز به اهواز واقع است . دشتی گرمسیر، مالاریایی و دارای 105 تن سکنه است . آب آن از چاه تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، وشغل اهالی زراعت و گله داری است . ساکنان از طایفه ٔ سادات غرابی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


دانشنامه عمومی

مختصات: ۴۸°۲۵′۱۵٫۵۳″ شمالی ۲۱°۴′۳۹٫۸۶″ شرقی / ۴۸٫۴۲۰۹۸۰۶°شمالی ۲۱٫۰۷۷۷۳۸۹°شرقی / 48.4209806; 21.0777389
فای (به مجاری: Fáj) روستاییست در شهرستان بورشود-آپائوی-زِمپلِن در کشور مجارستان. جمعیت این روستا در ۲۰۰۹، ۳۵۸ نفر بوده است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ایی (۶۲۸ بار)
ف (۲۹۹۹ بار)

حرف استفهام و استخبار است مثل ، پس کدام یک از دو فریق به ایمنی سزاوارتر است .و «اَیُّها» در «یا اَیُّها الَّذینَ آمَنوا» همان اَیّ است که حرف ندا و هاء تنبیه به آن اضافه شده است.


کلمات دیگر: