کلمه جو
صفحه اصلی

فرافرستادنی

مترادف و متضاد

transmissible (صفت)
قابل انتقال، ساری، مسری، انتقال پذیر، قابل سرایت، فرافرستادنی، فرستادنی


کلمات دیگر: