ابن حجر بن عمران بن مزیقیا
زهران
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
زهران. [ زَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان ماربین است که در بخش سده شهرستان اصفهان واقع است و 1109 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).
زهران. [ زَ ] ( اِخ ) ابن حجربن عمران بن مزیقیا. جد جاهلی. فرزندان وی بطنی از «الازد»، از قحطانند. ( از زرکلی ج 1 ص 337 ).
زهران. [ زَ ] ( اِخ ) ابن حجربن عمران بن مزیقیا. جد جاهلی. فرزندان وی بطنی از «الازد»، از قحطانند. ( از زرکلی ج 1 ص 337 ).
زهران . [ زَ ] (اِخ ) ابن حجربن عمران بن مزیقیا. جد جاهلی . فرزندان وی بطنی از «الازد»، از قحطانند. (از زرکلی ج 1 ص 337).
زهران . [ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان ماربین است که در بخش سده شهرستان اصفهان واقع است و 1109 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
کلمات دیگر: