کناره دستار در وقت بسر پیچیدن چنانکه خدمتکاران اغنیا کنند .
سر دستار چیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سر دستار چیدن. [ س َ رِ دَ دَ ] ( مص مرکب ) کناره دستار در وقت بسر پیچیدن درست ساختن ، چنانکه خدمتکاران اغنیا کنند. ( از آنندراج ) :
کسی که او سر دستار سرو من چیند
دگر ز باغ چرا دسته سمن چیند.
کسی که او سر دستار سرو من چیند
دگر ز باغ چرا دسته سمن چیند.
مولانا کافی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: