( فغان برآوردن ) فغان برآوردن. [ ف َ ب َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) فریاد کسی را بلند کردن :
خاقانی این سخن گفت اورا زبان فروبست
تا ناگهی نباید کز تو فغان برآرد.
مرغان چمن فغان برآرند
گر فرقت نوبهار گویم.
خاقانی این سخن گفت اورا زبان فروبست
تا ناگهی نباید کز تو فغان برآرد.
خاقانی.
|| فریاد زدن. ناله کردن.فریاد برآوردن : مرغان چمن فغان برآرند
گر فرقت نوبهار گویم.
سعدی.