که رویی چون عقیق دارد گلفام و گلگون
عقیق روی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عقیق روی. [ ع َ ] ( ص مرکب )که رویی چون عقیق دارد. گلفام و گلگون :
تذرو عقیق روی کلنگ سپیدرخ
گوزن سیاه چشم پلنگ ستیزه کار.
تذرو عقیق روی کلنگ سپیدرخ
گوزن سیاه چشم پلنگ ستیزه کار.
فرخی.
کلمات دیگر: