کلمه جو
صفحه اصلی

شعثاء

لغت نامه دهخدا

شعثاء. [ ش َ ] ( ع ص )زن ژولیده موی. ج ، شُعث. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). تأنیث اشعث به معنی زن پریشان موی. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به اشعث شود.

شعثاء. [ ش َ ]( اِخ ) بنت عبداﷲ قرشیه صحابیة است. ( منتهی الارب ).

شعثاء. [ ش َ ] (ع ص )زن ژولیده موی . ج ، شُعث . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تأنیث اشعث به معنی زن پریشان موی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به اشعث شود.


شعثاء. [ ش َ ](اِخ ) بنت عبداﷲ قرشیه صحابیة است . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: