عقفان . [ ع ُ ] (ع اِ) جد مورچه های سرخ ، و جد مورچه های سیاه فارِز باشد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
عقفان
لغت نامه دهخدا
عقفان . [ ع ُ ] (اِخ ) جایگاهی است در حجاز. (از معجم البلدان ) (از اقرب الموارد). || قبیله ای است از خزاعة. (از منتهی الارب ).
عقفان. [ ع ُ ] ( ع اِ ) جد مورچه های سرخ ، و جد مورچه های سیاه فارِز باشد. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
عقفان. [ ع ُ ] ( اِخ ) جایگاهی است در حجاز. ( از معجم البلدان ) ( از اقرب الموارد ). || قبیله ای است از خزاعة. ( از منتهی الارب ).
عقفان. [ ع ُ ] ( اِخ ) جایگاهی است در حجاز. ( از معجم البلدان ) ( از اقرب الموارد ). || قبیله ای است از خزاعة. ( از منتهی الارب ).
کلمات دیگر: