کلمه جو
صفحه اصلی

رعبله

لغت نامه دهخدا

( رعبلة ) رعبلة. [ رَ ب َ ل َ ] ( ع ص ) باد سخت که بر یک مهب نوزد. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بادی که در وزش خود مستقیم نباشد. ( از اقرب الموارد ). رعبلیل. رجوع به رعبلیل شود.

رعبلة. [ رَ ب َ ل َ ] ( ع مص ) به زنی گرفتن زن گول سست را. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || پاره پاره کردن گوشت. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). پاره پاره کردن گوشت را تا به آتش گذاشته بپزند و در حدیث است : «رعبلوا فسطاط خالد بالسیوف ». ( از اقرب الموارد ). || پاره پاره کردن جامه را. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || بریدن خیمه را. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).

رعبلة. [ رِ ب َ ل َ ] ( ع ص ، اِ ) جامه کهنه. ج ، رَعابیل. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || زن کهنه لباس. || زن گول فروهشته گوش. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

رعبلة. [ رَ ب َ ل َ ] (ع مص ) به زنی گرفتن زن گول سست را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || پاره پاره کردن گوشت . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). پاره پاره کردن گوشت را تا به آتش گذاشته بپزند و در حدیث است : «رعبلوا فسطاط خالد بالسیوف ». (از اقرب الموارد). || پاره پاره کردن جامه را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بریدن خیمه را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).


رعبلة. [ رَ ب َ ل َ ] (ع ص ) باد سخت که بر یک مهب نوزد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). بادی که در وزش خود مستقیم نباشد. (از اقرب الموارد). رعبلیل . رجوع به رعبلیل شود.


رعبلة. [ رِ ب َ ل َ ] (ع ص ، اِ) جامه ٔ کهنه . ج ، رَعابیل . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || زن کهنه لباس . || زن گول فروهشته گوش . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).



کلمات دیگر: