( زود آشتی ) آنکه زود به صلح گراید
زود اشتی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( زودآشتی ) زودآشتی. ( ص مرکب ) آنکه زود به صلح گراید. ( از آنندراج ). که کینه به دل نگیرد و بدی گذشته را به اندک زمانی از خاطر دور سازد :
در حق آن کش بر خود داشتی
دیرخصومت شو و زودآشتی.
در حق آن کش بر خود داشتی
دیرخصومت شو و زودآشتی.
امیرخسرو ( از آنندراج ).
کودکان زودجنگ و زودآشتی باشند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).کلمات دیگر: