کلمه جو
صفحه اصلی

شظاظ

لغت نامه دهخدا

شظاظ. [ ش َ / ش ِ ] ( ع اِمص ) پراکندگی و پریشانی. ( ناظم الاطباء ). || ( مص ) پریشان و متفرق رفتن ؛ طاروا شظاظاً. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

شظاظ. [ ش ِ ] ( ع اِ ) چوبک گوشه جوال. ج ، اَشِظَّة. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). چوب گوشه جوال. ج ، اشظة. ( مهذب الاسماء ). چوب گوشه افسار. چوب گوشه شکیل. ( یادداشت مؤلف ).

شظاظ. [ ش ِ ] ( اِخ ) نام دزدی معروف و از آن است ، مثل : اسرق من شظاظ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از مهذب الاسماء ) ( از اقرب الموارد ).

شظاظ. [ ش َ / ش ِ ] (ع اِمص ) پراکندگی و پریشانی . (ناظم الاطباء). || (مص ) پریشان و متفرق رفتن ؛ طاروا شظاظاً. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).


شظاظ. [ ش ِ ] (اِخ ) نام دزدی معروف و از آن است ، مثل : اسرق من شظاظ. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد).


شظاظ. [ ش ِ ] (ع اِ) چوبک گوشه ٔ جوال . ج ، اَشِظَّة. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). چوب گوشه ٔ جوال . ج ، اشظة. (مهذب الاسماء). چوب گوشه ٔ افسار. چوب گوشه ٔ شکیل . (یادداشت مؤلف ).



کلمات دیگر: