کلمه جو
صفحه اصلی

شصوص

لغت نامه دهخدا

شصوص. [ ش َ ]( ع ص ) ماده شتر کم شیر. ج ، شُصُص. شَصائص ، شِصاص. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). اشتری که شیر ندارد. ( مهذب الاسماء ). شتر بی شیر. ( یادداشت مؤلف ). || سال قحط کم گیاه. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || ناقه ای که شیر آن غلیظ باشد. ( از اقرب الموارد ).

شصوص. [ ش ُ ] ( ع مص ) مصدر به معنی شصاص.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). اندک شیر شدن شتر. رجوع به شصاص شود. || سخت شدن عیش. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادرزوزنی ). رجوع به شصاص شود. || ج ِ شِص به معنی دزد شوخ و چالاک. ( آنندراج ). رجوع به شص شود.

شصوص . [ ش َ ](ع ص ) ماده شتر کم شیر. ج ، شُصُص . شَصائص ، شِصاص . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اشتری که شیر ندارد. (مهذب الاسماء). شتر بی شیر. (یادداشت مؤلف ). || سال قحط کم گیاه . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). || ناقه ای که شیر آن غلیظ باشد. (از اقرب الموارد).


شصوص . [ ش ُ ] (ع مص ) مصدر به معنی شصاص .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). اندک شیر شدن شتر. رجوع به شصاص شود. || سخت شدن عیش . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادرزوزنی ). رجوع به شصاص شود. || ج ِ شِص ّ به معنی دزد شوخ و چالاک . (آنندراج ). رجوع به شص شود.



کلمات دیگر: