زایل شدن عقل از بین رفتن خرد
عقل پریدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عقل پریدن. [ ع َ پ َ دَ ] ( مص مرکب ) زایل شدن عقل. از بین رفتن خرد :
اینقدر عقلی که داری گم شود
سر که عقل از وی بپرد دم شود.
اینقدر عقلی که داری گم شود
سر که عقل از وی بپرد دم شود.
مولوی.
و رجوع به مثل «عقل از سر کسی پریدن » در ذیل عقل شود.کلمات دیگر: