کلمه جو
صفحه اصلی

سر داستان گشادن

فرهنگ فارسی

کنایه از شروع کردن حرف و حکایت

لغت نامه دهخدا

سر داستان گشادن. [ س َ رِ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از شروع کردن حرف و حکایت. ( آنندراج ) :
درد دل ما شنیدنی نیست
مگشا سر داستان ما را.
باقر کاشی ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: