کنایه از شروع کردن حرف و حکایت
سر داستان گشادن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سر داستان گشادن. [ س َ رِ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از شروع کردن حرف و حکایت. ( آنندراج ) :
درد دل ما شنیدنی نیست
مگشا سر داستان ما را.
درد دل ما شنیدنی نیست
مگشا سر داستان ما را.
باقر کاشی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: