شعر خواندن و بیان کردن شعر
شعرخوانی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شعرخوانی. [ ش ِ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) شعر خواندن و بیان کردن شعر. ( ناظم الاطباء ) :
علی بِن ْ براهیم از شهر موصل
بیامد به بغداد در شعرخوانی.
علی بِن ْ براهیم از شهر موصل
بیامد به بغداد در شعرخوانی.
منوچهری.
دانشنامه عمومی
شعرخوانی مراسم عمومی خواندن یا اجرای شعر است.
ملک الشعرا
شعر آوایی
ویچل لیندسی
جلسات عمومی شعرخوانی معمولاً در کافه ها یا کتابفروشی ها برگزار می شود گرچه شاعران برجسته جلساتشان را با حضور افراد بیشتر در جاهای بزرگتر مثل آمفی تئاترها برگزار می کنند.
ملک الشعرا
شعر آوایی
ویچل لیندسی
جلسات عمومی شعرخوانی معمولاً در کافه ها یا کتابفروشی ها برگزار می شود گرچه شاعران برجسته جلساتشان را با حضور افراد بیشتر در جاهای بزرگتر مثل آمفی تئاترها برگزار می کنند.
wiki: شعرخوانی
کلمات دیگر: