کلمه جو
صفحه اصلی

فعل مجهول

فرهنگ فارسی

در فارسی فعلی است که از اسم مفعول فعل اصلی با کمک یکی از فعلهای شدن گشتن گردیدن ساخته شود .

لغت نامه دهخدا

فعل مجهول. [ ف ِ ل ِ م َ ] ( ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) ( اصطلاح دستور ) در فارسی فعلی است که از اسم مفعول فعل اصلی با کمک یکی از فعل های شدن ، گشتن ، گردیدن ساخته شود و معمولاً مسندالیه یا فاعل ظاهری جمله مفعول فعل است و آن را مجهول از این نظر گویند که فاعل آن مجهول و ناشناخته است : کتاب خوانده شد؛ یعنی کسی کتاب را خواند یا مانند این مثال :
حسد آمد همگان را ز چنان کار از او
برمیدند و رمیده شد از شیر حمیر.
ناصرخسرو.
رجوع به فعل معلوم شود.

دانشنامه عمومی

فعل مجهول فعلی است که به مفعول نسبت داده می شود. مانند: زمین کنده شد.
بررسی فعل مجهول در زبان فارسی. بازدید: مارس ۲۰۱۷.
فعل مجهول را به نهادی که قبلاً در جملهٔ معلوم، مفعول بوده است، نسبت می دهند. برای نمونه در جمله معلومی چون: فرزانه کتاب را آورد.
فعل این جمله (آورد) معلوم است، زیرا آن را به نهاد (فرزانه) نسبت داده ایم. صورت مجهول این جمله چنین است:کتاب آورده شد. فعل این جمله (آورده شد) مجهول است زیرا آن را به نهاد جدید (کتاب) نسبت داده ایم که در جملهٔ معلوم، مفعول بود.
برای تبدیل جملهٔ معلوم به مجهول، نخست باید نهاد جملهٔ معلوم را حذف کنیم، سپس مفعول جملهٔ معلوم را نهاد جمله مجهول قرار دهیم و اگر «را» یعنی نقش نمای مفعول داشته باشد، آن را حذف کنیم. سپس شناسهٔ فعل مجهول را با نهاد جدید منطبق سازیم.


کلمات دیگر: