کلمه جو
صفحه اصلی

رطینی

لغت نامه دهخدا

رطینی. [ رُ طَ نا ] ( ع اِ ) یا رُطَینا یا رُطَّینی ̍ سخن ، و گفته اند سخن نامفهوم. گویند: مارطیناک هذه ؛ ای «ماکلامک ». ( از اقرب الموارد ).

رطینی. [ رُطْ طَ نا ] ( ع اِ ) رُطَینی ̍. رطینا. ( از اقرب الموارد ). رجوع به رُطَینا و رُطَینی ̍ شود.

رطینی . [ رُ طَ نا ] (ع اِ) یا رُطَینا یا رُطَّینی ̍ سخن ، و گفته اند سخن نامفهوم . گویند: مارطیناک هذه ؛ ای «ماکلامک ». (از اقرب الموارد).


رطینی . [ رُطْ طَ نا ] (ع اِ) رُطَینی ̍. رطینا. (از اقرب الموارد). رجوع به رُطَینا و رُطَینی ̍ شود.



کلمات دیگر: