جدلیا. [ ] ( عبری ، اِ ) به عبری کسی را گویند که خداوند او را مقرر فرموده است. ( ارمیا 40: 25 ) ( از قاموس کتاب مقدس ).
جدلیا. [ ] ( اِخ ) شخصی بود که نبوخدنصر پس از آنکه فلسطین را مفتوح ساخت و پای تخت و هیکلش را خراب کرد او را بر فلسطین حکومت داد. ( دوم پادشاهان 25: 22 ). و اسماعیل نامی از ملک زادگان بدستیاری بعضی از گماشتگان خود وی را مقتول ساخت. ( ارمیا 41: 2 ). و در عهد قدیم چند تن دیگر به این اسم معروفند. ( از قاموس کتاب مقدس ).
جدلیا. [ ] ( اِخ ) شخصی بود که نبوخدنصر پس از آنکه فلسطین را مفتوح ساخت و پای تخت و هیکلش را خراب کرد او را بر فلسطین حکومت داد. ( دوم پادشاهان 25: 22 ). و اسماعیل نامی از ملک زادگان بدستیاری بعضی از گماشتگان خود وی را مقتول ساخت. ( ارمیا 41: 2 ). و در عهد قدیم چند تن دیگر به این اسم معروفند. ( از قاموس کتاب مقدس ).