کلمه جو
صفحه اصلی

ذو محافظه

فرهنگ فارسی

نگهبان . هوشبار .

لغت نامه دهخدا

( ذومحافظة ) ذومحافظة. [ م ُ ف َ ظَ ] ( ع ص مرکب ) نگهبان. هوشیار. خداوند حفظ و یاد. هشیار. مراقبت و مواظب برکار.


کلمات دیگر: