کلمه جو
صفحه اصلی

شاقل

لغت نامه دهخدا

شاقل. [ ق ِ ] ( اِ ) اصل وزن کلاً در نزد عبرانیان شاقل بود و آن را به نصف و ثلث و ربع تقسیم میکردند. اما شاقل مقدس وزن مضبوط و معینی شرعی بوده است و برخی را گمان چنان است که شاقل مقدس برابر با شاقل معمولی بوده است. ( از قاموس کتاب مقدس ). بابلیان شاقل را بجای اوقیة برای وزن اشیاء انتخاب کردند. ( النقود العربیه ص 87 ). || قسمی از پول طلا و نقره غیرمسکوک. و شاقل را اقسامی باشد بدین ترتیب.
1 - شاقل القدس ، جهت وزن. 2 - شاقل الدارج ، جهت وزن اشیاء قیمتی چون زر و سیم. 3 - شاقل الملک ، کمتر باشد از شاقل قدس عادی. 4 - شاقل النقود، نوعی از وزن بود. ( از دائرة المعارف بستانی ).

شاقل. [ ق ُ ] ( اِ ) شاغول. شاقول. رجوع به شاغول و شاقول شود. || آویزه ساعت. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ شعوری ج 2 ص 128 ). لنگر ساعت. رجوع به شاغول و شاقول شود.

شاقل . [ ق ِ ] (اِ) اصل وزن کلاً در نزد عبرانیان شاقل بود و آن را به نصف و ثلث و ربع تقسیم میکردند. اما شاقل مقدس وزن مضبوط و معینی شرعی بوده است و برخی را گمان چنان است که شاقل مقدس برابر با شاقل معمولی بوده است . (از قاموس کتاب مقدس ). بابلیان شاقل را بجای اوقیة برای وزن اشیاء انتخاب کردند. (النقود العربیه ص 87). || قسمی از پول طلا و نقره ٔ غیرمسکوک . و شاقل را اقسامی باشد بدین ترتیب .
1 - شاقل القدس ، جهت وزن . 2 - شاقل الدارج ، جهت وزن اشیاء قیمتی چون زر و سیم . 3 - شاقل الملک ، کمتر باشد از شاقل قدس عادی . 4 - شاقل النقود، نوعی از وزن بود. (از دائرة المعارف بستانی ).


شاقل . [ ق ُ ] (اِ) شاغول . شاقول . رجوع به شاغول و شاقول شود. || آویزه ٔ ساعت . (ناظم الاطباء) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 128). لنگر ساعت . رجوع به شاغول و شاقول شود.



کلمات دیگر: