کلمه جو
صفحه اصلی

رالان

لغت نامه دهخدا

رالان . (اِخ ) نام کوهی است که در باره ٔ آن گفته اند: أو مااقام مکانه رالان . (از معجم البلدان ج 3).


رالان. ( اِخ ) جابربن رالان سنبسی شاعری است از بنوسنبس. ( منتهی الارب ).

رالان. ( اِخ ) نام کوهی است که در باره آن گفته اند: أو مااقام مکانه رالان. ( از معجم البلدان ج 3 ).

رالان . (اِخ ) جابربن رالان سنبسی شاعری است از بنوسنبس . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: