کلمه جو
صفحه اصلی

صبوب

لغت نامه دهخدا

صبوب. [ ص َ ] ( ع ص ) ریخته از آب و مانند آن. ( منتهی الارب ). آنچه ریخته شود بر عضو انسان ریختنی فراخ ، از آب و جز آن. ( بحر الجواهر ).


کلمات دیگر: