کلمه جو
صفحه اصلی

شاصیه

لغت نامه دهخدا

شاصیة. [ ی َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث شاصی . (اقرب الموارد). خیک درآکنده که پایچها دروا شده باشد. (منتهی الارب ). ج ، شاصیات و شواصی . (اقرب الموارد).


( شاصیة ) شاصیة. [ ی َ ] ( ع ص ، اِ ) تأنیث شاصی. ( اقرب الموارد ). خیک درآکنده که پایچها دروا شده باشد. ( منتهی الارب ). ج ، شاصیات و شواصی. ( اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: