to bind, to be a binder
صحافی کردن
فارسی به انگلیسی
bind
فرهنگ فارسی
( مصدر ) انجام دادن عمل صحافی .
لغت نامه دهخدا
صحافی کردن. [ ص َح ْ حا ک َ دَ ] ( مص مرکب ) صحافی.انجام دادن عمل صحافی. رجوع به صحاف و صحافی شود.
کلمات دیگر:
to bind, to be a binder
bind