ساعت دیواری
فارسی به انگلیسی
clock
فرهنگ فارسی
ساعت دیوار کوب ساعت لنگر داری که آنرا به دیوار آویزند و ان رقاصکی دارد
لغت نامه دهخدا
ساعت دیواری. [ ع َ ت ِ دی ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعت دیوارکوب. ساعت لنگرداری که آن را بدیوار آویزند و آن رقاصکی دارد. ساعت رقاصک دار. ساعت مجلسی.
کلمات دیگر: