تافتن و درخشیدن مانند صبح .
صبح نمایی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
صبح نمایی. [ ص ُ ن ُ / ن ِ / ن َ ] ( حامص مرکب ) روشنی نمایاندن. روشن کردن :
چون صبحدم عید کندنافه گشایی
بگشای سر خم که کند صبح نمایی.
چون صبحدم عید کندنافه گشایی
بگشای سر خم که کند صبح نمایی.
خاقانی.
کلمات دیگر: