کلمه جو
صفحه اصلی

رامسه

فرهنگ فارسی

از آبهای عمرو بن کلاب است

لغت نامه دهخدا

( رامسة ) رامسة. [ م ِ س َ ] ( ع ص ، اِ ) مفرد رامسات. بادی که اثر را بپوشد. ( از متن اللغة ) ( از مهذب الاسماء ).

رامسة. [ م ِ س َ ] ( اِخ ) از آبهای عمروبن کلاب است. ( از معجم البلدان ج 4 ).

رامسة. [ م ِ س َ ] (اِخ ) از آبهای عمروبن کلاب است . (از معجم البلدان ج 4).


رامسة. [ م ِ س َ ] (ع ص ، اِ) مفرد رامسات . بادی که اثر را بپوشد. (از متن اللغة) (از مهذب الاسماء).


دانشنامه عمومی

در استان خوزستان به حرکت وسایل نقلیه در جهت عبور ممنوع و خلاف جهت سایر وسایل نقلیه گفته می شود


دراستان خوزستان به حرکت وسایل نقلیه درجهت عبور ممنوع وخلاف جهت سایر وسایل نقلیه اطلاغ میشود



کلمات دیگر: