صبح کاذب
صبح دروغ
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
صبح دروغ. [ ص ُ ح ِ دُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صبح کاذب. مقابل صبح صادق :
از عشق سوختم چکنم چون ز روز بد
صبح دروغ میدمد از آفتاب خویش.
از عشق سوختم چکنم چون ز روز بد
صبح دروغ میدمد از آفتاب خویش.
امیرخسرو.
و رجوع به صبح کاذب شود.کلمات دیگر: