کلمه جو
صفحه اصلی

شدیق

لغت نامه دهخدا

شدیق. [ ش َ ] ( ع اِ ) هر دو کناره رود. ( منتهی الارب ). ج ، شُدُق. ( از اقرب الموارد ). هر دو کناره رود و کنار رودبار. ( ناظم الاطباء ).

شدیق. [ ش َ ]( اِخ ) وادیی است در ارض طایف ، ناحیه ای است از نواحی آن و شذیق نیز روایت شده است. ( از معجم البلدان ).

شدیق . [ ش َ ] (ع اِ) هر دو کناره ٔ رود. (منتهی الارب ). ج ، شُدُق . (از اقرب الموارد). هر دو کناره ٔ رود و کنار رودبار. (ناظم الاطباء).


شدیق . [ ش َ ](اِخ ) وادیی است در ارض طایف ، ناحیه ای است از نواحی آن و شذیق نیز روایت شده است . (از معجم البلدان ).



کلمات دیگر: