شکافنده زمین
زمین در
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
زمین در. [ زَ دَ ] ( نف مرکب ) شکافنده زمین :
یکی جانور بد رونده ز جای
به سینه زمین در به تن سنگسای.
یکی جانور بد رونده ز جای
به سینه زمین در به تن سنگسای.
اسدی.
رجوع به ماده بعد شود.دانشنامه عمومی
زمین در، روستایی از توابع بخش سندرک شهرستان میناب در استان هرمزگان ایران است.
این روستا در دهستان درپهن قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۱۰ نفر (۴۵خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان درپهن قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۱۰ نفر (۴۵خانوار) بوده است.
wiki: زمین در
کلمات دیگر: