کلمه جو
صفحه اصلی

شذان

لغت نامه دهخدا

شذان. [ ش َ / ش ُذْ ذا ] ( ع اِ ) سنگریزه های پراکنده و جز آن. ( منتهی الارب ). سنگریزه های متفرق و جز آن و مفتوح آن اسم جمع است ، چون کذان. ( از اقرب الموارد ).
- شذان الحصا ؛ سنگریزه های پراکنده و جز آن. ( ناظم الاطباء ).
- شذان الناس ؛ مردم پراکنده. ( از اقرب الموارد ).

شذان. [ ش ِذْ ذا ] ( ع اِ ) کنار دشتی. ( منتهی الارب ). سدر. یکی آن شِذّانَة است. ( از اقرب الموارد ). درخت کنار دشتی. ( ناظم الاطباء ).

شذان . [ ش َ / ش ُذْ ذا ] (ع اِ) سنگریزه های پراکنده و جز آن . (منتهی الارب ). سنگریزه های متفرق و جز آن و مفتوح آن اسم جمع است ، چون کذان . (از اقرب الموارد).
- شذان الحصا ؛ سنگریزه های پراکنده و جز آن . (ناظم الاطباء).
- شذان الناس ؛ مردم پراکنده . (از اقرب الموارد).


شذان . [ ش ِذْ ذا ] (ع اِ) کنار دشتی . (منتهی الارب ). سدر. یکی آن شِذّانَة است . (از اقرب الموارد). درخت کنار دشتی . (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: