( مصدر ) ریختن می در پیاله
شراب ریختن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شراب ریختن. [ ش َ ت َ ] ( مص مرکب ) شراب دادن. می از جام به پیاله سرازیر کردن :
دهان شیشه گشا صبح شد شراب بریز
میی به ساغر من همچو آفتاب بریز.
دهان شیشه گشا صبح شد شراب بریز
میی به ساغر من همچو آفتاب بریز.
خاقانی.
کلمات دیگر: