سجس . [ س َ ج َ ] (ع مص ) برگردیدن آب و تیره شدن آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).

سجس . [ س َ ج َ ] (ع مص ) برگردیدن آب و تیره شدن آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).

لغت نامه دهخدا

سجس . [ س َ ج ِ ] (ع ص ) آب رنگ برگردانیده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).

سجس . [ س َ ج ِ ] (ع ص ) آب رنگ برگردانیده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).

<div class="boxBd">سجس. [ س َ ج َ ] ( ع مص ) برگردیدن آب و تیره شدن آن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). <hr>سجس. [ س َ ج ِ ] ( ع ص ) آب رنگ برگردانیده. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).</div>

سجس. [ س َ ج َ ] ( ع مص ) برگردیدن آب و تیره شدن آن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). سجس. [ س َ ج ِ ] ( ع ص ) آب رنگ برگردانیده. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).