کلمه جو
صفحه اصلی

شرر زدن

فرهنگ فارسی

بر افروختن شعله ور ساختن

لغت نامه دهخدا

شرر زدن. [ ش َ رَرْ زَ دَ ] ( مص مرکب ) برافروختن. شعله ور ساختن. جرقه زدن بر چیزی و درافروختن آن :
کجاست ناقه و کو صالح و کجا شد هود
که زآتش اجل اندر امل زدند شرر.
ناصرخسرو.


کلمات دیگر: