( زلیة ) زلیة. [ زِل ْ لی ی َ ] ( ع اِ ) زیلو. ( دهار ). گستردنی. معرب زیلو. ج ، زلالی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به زیلو شود.
زلیه
لغت نامه دهخدا
زلیة. [ زِل ْ لی ی َ ] (ع اِ) زیلو. (دهار). گستردنی . معرب زیلو. ج ، زلالی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به زیلو شود.
کلمات دیگر: