( شذاة ) شذاة. [ ش َ ] ( ع اِ ) یک مگس. مگس سگ. ( زمخشری ). ج ، شذا. ( منتهی الارب ). || بقیه توانائی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || ( ص ) مرد بدخو و تندمزاج که شر رساند و در بعضی از نسخ «الشی الخلق »؛ «چیز کهنه » آمده و آن غلط است . ( از تاج العروس ). مرد بدخو. ( منتهی الارب ). ج ، شذا. ( منتهی الارب ). ج ، شَذَوات ، در تمام معانی. ( از اقرب الموارد ).
شذاه
لغت نامه دهخدا
شذاة. [ ش َ ] (ع اِ) یک مگس . مگس سگ . (زمخشری ). ج ، شذا. (منتهی الارب ). || بقیه ٔ توانائی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (ص ) مرد بدخو و تندمزاج که شر رساند و در بعضی از نسخ «الشی ٔ الخلق »؛ «چیز کهنه » آمده و آن غلط است . (از تاج العروس ). مرد بدخو. (منتهی الارب ). ج ، شذا. (منتهی الارب ). ج ، شَذَوات ، در تمام معانی . (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: