کلمه جو
صفحه اصلی

هفتادر

لغت نامه دهخدا

هفتادر. [ هََ دُ ] ( اِخ ) دهی است از بخش اردکان شهرستان یزد دارای 626 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و صنعت دستی زنان کرباس بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).

دانشنامه عمومی

هفتادر، روستایی از توابع بخش عقدا شهرستان اردکان در استان یزد ایران است.بسیاری از مردمان این روستا در زمان قدیم به دلیل خشکسالیهای پیاپی به شهرستان ورزنه اصفهان مهاجرت کرده و در آنجا سکنی گزیده اند به طوریکه در ورزنه محله ای بزرگ بنام هفتادریها وجود دارد.
این روستا در دهستان عقدا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۴۱ نفر (۱۶۰خانوار) بوده است.

دانشنامه آزاد فارسی

هَفتادر
روستایی تاریخی در ۳۴ کیلومتری شمال غربی اردکان در کنار جادۀ اردکان به نائین واقع در استان یزد. مورخان بنای این روستا را به «قباد ساسانی» نسبت می دهند. قباد در راه فارس به یزد، در ده فرسنگی شهرستان میبد آتشکده ای بنا کرد و فرمان داد تا هفت آتش از آتشگاه های بزرگ آن روزگار را به این محل بیاورند و در اطراف آتشکده، آبادی «هفت آذر» را ساخت این نام بعدها به «هفتادر» تغییر یافت. از بناهای تاریخی و دیدنی این روستا دروازه ای آجری و قدیمی مربوط به قرن ۹ق است که بخشی از آن به جا مانده است. این بنای تاریخی در شرق آبادی قرار دارد و روستاییان آن را دروازۀ «بزگله کن» می نامند. از مکان های تاریخی دیگر روستا امامزاده سیدمحمد است که ساختمان باشکوهی دارد و به روزگار صفوی مربوط می شود. مسجدجامع روستا از گل و خشت ساخته شده است و دارای گرمخانه و ایوان تابستانی است و سنگ قبرهایی به تاریخ قرن ۱۰ق در آن دیده می شود. از دیگر بناهای دیدنی این روستا می توان به «مسجدچادک» اشاره کرد. این روستا آب وهوای معتدل خشک دارد و در منطقه ای کویری واقع شده است.


کلمات دیگر: